شادی هم قیمت دارد

نیک پاوتاوی و کارل ویلکینسون
الهام جوادی
بخش نخست
بسیاری از ما برای یافتن شادی واقعی تلاش می‌کنیم. چرا این‌چنین است؟ مطالعات روانشناختی نشان می‌دهند که بخشی از پاسخ در این نکته نهفته شده که اکثر ما اینکه در مواجهه با بسیاری از تجارب زندگی چطور عکس‌العمل نشان خواهیم داد را به درستی پیش‌بینی نمی‌کنیم.


در نتیجه تصمیماتی می‌گیریم که به طور بالقوه به سلامت احساسی‌مان آسیب می‌رسانند. به گفته روانشناس ‌هاروارد، دانیل گیلبرت، ما اغلب درباره شدت و زمان طول کشیدن اثرات احساسی اتفاقات زندگی اغراق می‌کنیم، اتفاقاتی مثل افزایش دستمزد، مرگ کسانی که دوستشان داریم یا حتی نقل مکان به یک ناحیه جدید که در تمام طول سال آفتابی است. دلیل این امر این است که ما اغلب وقتی می‌خواهیم تصور کنیم که یک تجربه چطور از لحاظ احساسی روی ما اثر می‌گذارد، بیش از حد روی مشخصه‌های برجسته این تجربه که مدنظرمان است، تمرکز می‌کنیم. مثلا در ذهن ما لس‌آنجلس به معنای هوای آفتابی و پول به معنای اتومبیل عالی و تعطیلات پر تجمل است. با این حال در واقع بسیاری از مشخصه‌های نه چندان برجسته‌ای که ما اغلب آنها را در نظر نمی‌گیریم نیز عواقب احساسی و روحی خود را خواهند داشت. برای مثال، ما در لس‌آنجلس هزاران مایل از دوستان و خانواده مان دور خواهیم بود و برای به‌دست آوردن پول بیشتر هم باید به همان میزان بیشتر کار کنیم. این مثال بیان‌کننده آن است که چرا وقتی کورکورانه به دنبال تصورات خود یا آنچه که براساس اطلاعات و ایده‌های مرسوم ما را شاد خواهند کرد می‌رویم، شادی از ما رو گردان می‌شود.


ادامه مطلب


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها