درصد تاجیک، 5/8 درصد پشتون و بقیه از قومیت های دیگر بودند. از لحاظ مذهبی نیز 4/58 درصد را شیعه و 4/41 درصد را سنی و 2/0 درصد را سایر ادیان تشکیل داده بودند(محمودیان،1386: 49). نظر به تحقیقات دیگری که با همکاری دانشگاه تهران و مرکز ارزیابی تحقیقات افغانستان، در سه شهر تهران، مشهد و زاهدان در سال 1384 انجام شده بود، 47 درصد افغانی های مقیم ایران را هزاره، 30 درصد را تاجیک، 13 درصد را پشتون و 10 درصد باقی را ازبک ها، ترکمن ها، بلوچ ها و. تشکیل داده بودند(عباسی[7] و دیگران، 2005). در مورد اینکه کدام اقشار و طبقات مردم افغانستان بیشتر به ایران مهاجرت کرده اند، باید اذعان نمود که در ابتدای مهاجرت های گروهی، از همه اقشار و طبقات ساکن در مناطق مختلف شهری و روستایی آن کشور[8]، بویژه مناطق مرکزی، شامل این مهاجرین بودند، ولی پس از چند مدتی، بسیاری از مهاجرینی که از نظر ثروت یا تخصص، موقعیت مناسبی داشتند، از اینجا دوباره به کشورهای که از لحاظ پیشرفت و توسعه یافتگی در جایگاه بالایی قرار داشتند رفتند، چون ایران را از لحاظ پیشرفت و توسعه یافتگی، برای سرمایه گذاری آنقدر مناسب نمی دیدند. بصورت عموم، بیشتر اقشار و طبقات متوسط و کم توان (غالباً فارسی زبانها، بخصوص شیعیان)، به دلیل نداشتن استطاعت مالی، تخصص کافی و عدم آشنایی به غیر از زبان فارسی، که توان رفتن به کشورهای مترقی تر را نداشتند و برای یافتن کار راحت و در دسترس، ایران را مقصد مهاجرت خود قرار داده و در همینجا باقی ماندند.

مسئله ی دیگری که باید به آن اشاره شود اینست که اگرچه مهاجرین افغانستان در ایران به عنوان طبقه کارگر شناخته شده اند، ولی در حقیقت اینطور نیست؛ بلکه در میان این مهاجرین، تعداد قابل توجهی از سرمایه داران، نخبگان  و چهره های فرهنگی نیز حضور داشتند و هنوزهم دارند. وجود مراکز متعدد آموزشی، فرهنگی، ادبی، ی و برگزاری گردهمایی ها و جشنواره ها در شهرهای مختلف ایران توسط مهاجرین، نشان دهنده ی حضور قابل توجه این افراد به ایران است. به طور مثال: از سال 1357 به این سو، بیش از 200 عنوان نشریه و بیش از هزار عنوان کتاب، توسط مهاجرین افغانستان در ایران انتشار یافته است»(جعفری خانقا، 1382: 117). امروزه مهاجرین افغانی، چه به صورت قانونی و چه غیر قانونی، در جمهوری اسلامی ایران حضور گسترده داشته و با وجودی اینکه بیش از یک دهه از دوران حکومت جدید در افغانستان می گذرد، ولی هنوزهم مهاجرین ساکن در ایران علاقه ی برگشتن به کشور خود را ندارند. مهمتر از همه اینکه مهاجرت های فردی جوانان و نیروی کار آن کشور به ایران به صورت دوره ای و اکثراً غیر قانونی، هنوزهم ادامه دارد و همچنان کسانی که با گذرنامه بخاطر زیارت و سیاحت وارد ایران می شوند نیز اکثراً دوباره بر نمی گردند. در این پژوهش، به بررسی علل مهاجرت مردم افغانستان به ایران پرداخته و در پی پاسخ به این سوال هستیم که: کدام عوامل بیشتر بر مهاجرت مردم افغانستان بخصوص مهاجرت های دوره ای به ایران نقش دارند؟

1-3- اهمیت و ضرورت تحقیق

آنچه که در فرایند مهاجرت مردم افغانستان قابل تأمل بوده و بیشتر بر اهمیت بحث مهاجرت می افزاید، چرایی، علل و انگیزه های مهاجرت آنها است، که بستگی به عوامل طبیعی، شرایط اقتصادی، اجتماعی، ی و فرهنگی جوامع مبدأ و مقصد دارد. اگرچه تحقیقاتی گذشته در این زمینه، روند مهاجرت آنها به ایران را در سه دوره مهاجرتهای گروهی ناشی از جنگ، محدود ساخته اند؛ در حالیکه وجود عوامل مهم دیگر، از قبیل بروز مخاطرات محیطی (خشکسالی، سیل و.)، احساس ناامنی (حوادث انتحاری، انفجار ماین، ترور و تهدید توسط گروه های تروریستی و.) رفع نیازمندیهای زیستی ـ بیولوژیکی، دسترسی به امکانات و تسهیلات معیشتی، رفاهی، دستیابی به شغل بهتر و درآمد بیشتر، رفع فقر و بیکاری از لحاظ اقتصادی، برآوردن احتیاجات فرهنگی ـ اجتماعی، تحصیل و. نیز از مهم ترین انگیزه های مهاجرت مردم افغانستان محسوب می شوند، که این محرک های حرکتی  می توانند، ریشه در هردو جامعه مبدأ و مقصد داشته باشند.

روند مهاجرت مردم افغانستان به ایران، با توجه به ترکیب قومی و منطقه ای مهاجرین در حرکت از جامعه  مبدأ (مناطق مختلف شهری ـ روستایی، گوناگونی قومی، سطح تحصیلات و.) و انتخاب محل ست در جامعه مقصد، نشان می دهد که تنها یک عامل خاص بر مهاجرت آنها دخالت نداشته، بلکه عوامل مختلف در این روند نقش داشته اند. مهاجرت افغانستانی ها به ایران، از جمله مهاجرت های است که علل آن خیلی پیچیده و مختلف بوده و بر این اساس، تحقیق در مورد آن، نیازمند مطالعات دقیق و داشتن معلومات کافی از هردو جامعه مبدأ و مقصد مهاجرت می باشد.

یکی از ویژگی های این تحقیق که بر اهمیت آن بیشتر می افزاید، این است که علاوه بر عوامل ی مؤثر بر مهاجرت های گروهی افغانستانی ها، سایر عواملی را که به آنها اشاره گردید، نیز مورد بررسی قرار داده است. به خصوص مهاجرت های دوره ای (زنجیره ای) نیروی کار افغانستان به ایران، که در طی یک دهه اخیر، به صورت فردی و خانوادگی، در میان خانواده های فقیر و متوسط کشور بیشتر رواج یافته است، از جمله مسائل مهم و جدید هستند که مورد توجه این تحقیق قرار گرفته اند.

نکته ی مهمی که اشاره به آن ضروری به نظر می رسد، اینست که امروزه در افغانستان، علاوه بر مهاجرت نیروی کار، روند مهاجرت نخبگان، تحصیل کرده ها و حتی مقامات ارشد دولتی نیز رو به افزایش است. همچنین در این اواخر، در اثر حوادث طبیعی و ناامنی ها، مهاجرت داخلی مردم افغانستان نیز افزایش یافته است؛ که این مهاجرت داخلی، بر میزان مهاجرت به خارج از کشور، بخصوص به کشورهای همسایه( ایران و پاکستان) نیز تأثیرگذار بوده است.

یکی از مسایلی قابل توجه که در مورد مهاجرت مردم افغانستان به ایران وجود دارد این است که دولت ایران ، با بیش از بیست سال پذیرایی از مهاجرین افغانستان که بعد از پاکستان، دومین کشور مهاجرپذیر در منطقه به شمار رفته است؛ در قسمت مدیریت مهاجرین، در طی این دوره و همچنین در پروسه ی بازگشت آنها به افغانستان، با وجودی امضای قرارداد سه جانبه با کمیساریای عالی ملل متحد در امور پناهندگان و دولت افغانستان، و همچنین با وجودی استفاده از ت های سخت گیرانه(ایجاد محدودیت های شغلی، آموزشی و.)، به منظور بازگشت مهاجرین به کشور خودشان، به آن صورت موفق نبوده است. بنابراین، در مورد برنامه ریزی جهت کنترل و مدیریت روند مهاجرت مردم افغانستان به ایران، به خصوص مهاجرت های غیر قانونی و پروسه بازگشت مهاجرین به کشور خود، هردو دولت ایران و افغانستان، در قدم نخست، با استفاده از تحقیقات انجام شده در این مورد، باید علل اصلی این مهاجرت را با توجه به عوامل و ویژگی های مختلف مبدأ و مقصد، ریشه یابی نموده و سپس از این طریق به راه حل های مناسب جهت کنترل و مدیریت آن اقدام نمایند. در غیر این صورت، مدیریت و یا کنترل روند مهاجرت افغانستانی ها به ایران و دست یافتن به یک نتیجه مطلوب، دشوار به نظر می رسد.

علی رغم مشکلات موجود، بازهم مسئله ی شناخت علل مهاجرت مردم افغانستان به ایران” از نظر جامعه شناختی، یک ضرورت علمی محسوب می گردد، تا که از این طریق بتوانیم به چگونگی ابعاد گوناگون مهاجرت دسترسی یابیم. بنابراین، امید می رود که این تحقیق، به عنوان یک راهنما و منبع تحقیقی برای پژوهشگران این حوزه در آینده مورد استفاده قرار گرفته و با ارائه پیشنهادات و راه حل های مناسب، جهت کنترل و مدیریت مهاجرت و نیز فراهم ساختن زمینه بازگشت مهاجرین افغانستان به کشور خود، بتواند مشکلات مهاجرین را به درستی و واقع بینانه تبیین نماید. بصورت کلی چند مورد از ضرورت های نظری و عملی این تحقیق را قرار زیر خلاصه می نماییم:

1-3-1- ضرورت نظری:

شناسایی علل مهاجرت مردم افغانستان به ایران، با توجه به شرایط جوامع مبدأ و مقصد، به خصوص مهاجرت دوره ای (زنجیره ای) جوانان و نیروی کار.

دانلود پایان نامه

شناسایی ویژگی های فردی، منطقه ای و قومی مهاجرین افغانستان در ایران.
شناسایی نظریات و دیدگاه های مهاجرتی در مورد علل مهاجرت مردم افغانستان به ایران.
1-3-2- ضرورت عملی:

استفاده و بهره وری در جامعه از نتایج بدست آمده از این تحقیق.
ارائه راه کارها در زمینه برنامه ریزی منظم، جهت حل مشکلات مهاجرین.
ارائه راه کارهای مناسب برای مسئولین و برنامه ریزان امور اجتماعی که در این زمینه فعالیت دارند، در خصوص برنامه ریزی درست جهت فراهم ساختن زمینه عودت مهاجرین به کشور خود.
1-4- اهداف تحقیق:

هدف هر تحقیق، پاسخ به پرسش آغازین است. بدین منظور، محقق فرضیه هایی را تدوین می کند و به مشاهداتی که فرضیه ها ایجاب می کنند مبادرت می ورزد. سپس باید ببیند از اطلاعات گردآوری شده، نتایجی که فرضیه ها انتظار داشتند به دست آمده است یا نه (کیوی[9]،1391،223). در این پژوهش، برای یافتن پاسخ درست در جواب سوال آغازین، اهداف زیر را دنبال خواهیم نمود.

 

1-4-1- هدف اصلی: بررسی علل مهاجرت افغانستانی ها به ایران.

1-4-2- اهداف فرعی:

بررسی رابطه جنگ (خارجی و داخلی) با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی رابطه احساس نا امنی با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی رابطه فقر با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی اشتراکات فرهنگی بین ایران- افغانستان، با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی رابطه زمینه کار و اشتغال، با مهاجرت افغانستانی ها به ایران.
بررسی شرایط اجتماعی- اقتصادی مهاجرت افغانستانی ها به ایران
[1] – Miguet

[2]– Castles S. and Miller M.

[3] -Sassen


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها